محیامحیا، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 18 روز سن داره

محیا بانو

محیا موهاشو کوتاه کرده

محیا وتاب بازی

از دست ریخت وپاشی هاتت دیگه خسته شدم .تصمیم گرفتم  یک تاب برات بخرم    موقعی که خیلی اذیت می کنی  بذارمت توی تاب .واین کار هم جواب داد حداقل برای 15   همه اعضای خانواده راحتیم   ...
10 اسفند 1392

وقتی مامان کارداره

محیا جون وقتی من کار دارم یا میرم دانشگاه داداش مسعود از تو مواظبت می کنه تورا خیلی دوست داره   امروز خیلی خوابت می اومد رو پای داداش مسعود خوابیدی     ...
10 اسفند 1392

پسران عشق سرعت

          با اجازه محیا خانم سه عکس از ((این پسران عشق سرعت)) تو وبلاگ      قرار میدم .. برای عاقبت بخیری شون دعا کنید           ...
10 اسفند 1392

محیا و پسر عمو ش بهدل

دیروز عمه بهجت به همراه زنعمو سودابه وبهدل ناهار اومده بودن خونه ما    من ناهار باقلا پلو با مرغ درست کرده بودم .پسر عمو بهدل خیلی دوستت داره    ولی تو موه های سرشو کشیدی وصورتشو چنگ زدی اون هم تورا یک کوچولو زد    داداش مسعود پسر عمو بخاطر تو دعوا کردن ،داداشت می گفت چرا خواهر منو زدی   پسر عموت هم می گفت واسه این که خواهرت منو چنگ زده خوب کاری کردم زدم   ولی تا شب آشتی کردین من هم چند تا عکس ازتون به یادگاری گرفتم                          ...
10 اسفند 1392

دکور آشپز خانه

دیروز غروب داشتم شام در ست می کردم تو هم گریه می کردی .وقتی    بغل می گرفتم ساکت می شدی  من هم تو رو گذاشتم بالای هود   تو هم خوشحال شدی هم ساکت      ...
9 اسفند 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به محیا بانو می باشد